معرفت نفس و ارتباط آن با شناخت خداوند از دیدگاه علامه طباطبایی

thesis
abstract

چکیده علامه طباطبایی معرفت نفس را نزدیک ترین و کامل ترین طریق در معرفت خداوند به شمار می آورد. وی معرفت حصولی نفس را معرفتی حقیقی نمی داند بلکه معرفت نفس ناب را معرفتی حضوری و شهودی می داند. معرفت حصولی نفس لزوماً همراه با شناخت خداوند نیست ولی معرفت شهودی نفس تهی از معرفت حق تعالی نخواهد بود و هر کس به اندازه ظرفیت وجودی خویش از شهود خداوند سبحان بهره می برد. علامه طباطبایی بر مبنای وحدت شخصی وجود و تجلی ظهور خداوند در موجودات، تقریری نو از معرفت نفس ارائه می دهد. بنا بر نظر علامه ممکنات در واقع موجودات مقید و محدودند و تنها واقعیت مطلق خداوند است که هیچ قید و تعینی ندارد. هر اندازه حد و تعین موجودی بیشتر باشد، از آن حقیقت مطلق دورتر خواهد بود. این انسان است که در فرآیند معرفت نفس از عالم مادی و اشتغال به لذایذ مادی وحسی جدا شده و پا را فراتر از عالم ماده گذاشته و از قیود و تعینات عالم ماده رها می شود و به مرتبه ی مثالی می رسد و سپس وارد عالم عقل و در نهایت به مقام فنا نایل می شود؛ این مقام خود شامل سه مرتبه ی فنای ذاتی و صفاتی و افعالی است. از بیانات علامه چنین برداشت می شود که در نگاهی عمیق به معرفت نفس، انسان اولاً و بالذات حقیقت مطلق خداوند را ادراک و شهود می کند و به تبع این معرفت، خود را که ظهوری از آن حقیقت است مشاهده می کند؛ زیرا هر ظاهری دارای باطنی است و هر باطنی باطنی دارد و همین طور ادامه می یابد تا به حقیقت الحقایق که باطن همه ی باطن هاست، منتهی شود. از طرفی هر انسانی علم حضوری به «من» خویش دارد و از آنجا که هر ویژگی وجودی متعلق به ظاهر در واقع اولاً و بالذات متعلق به باطن است و به عرض و تبع آن به ظاهر اسناد داده می شود بنابراین معرفت حضوری نفس اولاً و بالذات متعلق به ادراک شهودی نفس نسبت به حق تعالی است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

شناخت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی و دلالت‌های تربیتی آن

نوشتار حاضر می‌کوشد مسئله نفس را از دیدگاه علامه طباطبایی با بهره‌گیری از شیوه‌ی توصیفی ـ تحلیلی، مورد بررسی قرار دهد و مسائلی چون حقیقت نفس، تجرد نفس، مراتب نفس و رابطه نفس و بدن از دیدگاه ایشان را روشن سازد، سپس با توجه به دیدگاه‌های وی، برخی از دلالت های تربیتی آن را تبیین نماید. با توجه به مبانی نظری علامه در شناخت نفس، برخی از دلالت های تربیتی آن عبارت است از: اصالت بُعد معنوی انسان در براب...

full text

نفس و بدن از دیدگاه علامه طباطبایی

مقالۀ حاضر، به بررسی دیدگاه‌های علامه سیدمحمدحسین طباطبایی دربارۀ مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین مباحث مربوط به نفس و بدن همچون، حدوث نفس، تجرّد نفس، جاودانگی نفس و ... می‌پردازد. در بخش اول، پس از بررسی معنای روح و نفس،‌ مسئلۀ حدوث نفس از دیدگاه علامه بررسی شده است. بحث از دیدگاه علامه در باب حدوث جسمانی نفس و تبعیت او از ملاصدرا در این زمینه  و همچنین بررسی تفسیر خاص علامه از آیات قرآن در باب تنز...

full text

شناخت نفس از دیدگاه علامه طباطبایی و دلالت های تربیتی آن

نوشتار حاضر می کوشد مسئله نفس را از دیدگاه علامه طباطبایی با بهره گیری از شیوه ی توصیفی ـ تحلیلی، مورد بررسی قرار دهد و مسائلی چون حقیقت نفس، تجرد نفس، مراتب نفس و رابطه نفس و بدن از دیدگاه ایشان را روشن سازد، سپس با توجه به دیدگاه های وی، برخی از دلالت های تربیتی آن را تبیین نماید. با توجه به مبانی نظری علامه در شناخت نفس، برخی از دلالت های تربیتی آن عبارت است از: اصالت بُعد معنوی انسان در براب...

full text

نفس و بدن از دیدگاه علامه طباطبایی

مقالۀ حاضر، به بررسی دیدگاه های علامه سیدمحمدحسین طباطبایی دربارۀ مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحث مربوط به نفس و بدن همچون، حدوث نفس، تجرّد نفس، جاودانگی نفس و ... می پردازد. در بخش اول، پس از بررسی معنای روح و نفس، مسئلۀ حدوث نفس از دیدگاه علامه بررسی شده است. بحث از دیدگاه علامه در باب حدوث جسمانی نفس و تبعیت او از ملاصدرا در این زمینه  و همچنین بررسی تفسیر خاص علامه از آیات قرآن در باب تنزل...

full text

صفات فعل خداوند از دیدگاه علامه طباطبایی

در آثار علامه طباطبایی، دست کم سه دیدگاه متفاوت درباره نحوه اتّصاف ذات الهی به صفات فعل مشاهده می¬شود: عینیّت صفات فعل با ذات؛ زیادت صفات فعل بر ذات؛ و عدم اتّصاف ذات به صفات فعل، چه به نحو زیادت و چه به نحو عینیّت. حال پرسش این است که آیا او به سه دیدگاه متعارض در این باره باور داشته؛ یا این دیدگاه¬های سه¬گانه، متعارض نیستند و با یکدیگر جمع می¬شوند؟ به نظر می¬رسد این سه دیدگاه، بر مبنای اعتبارات م...

full text

چگونگی امکان معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و کانت

کانت فیلسوف شهیر آلمانی در کتاب دوران سازش، نقد عقل محض، کوشیده است شرایط امکان معرفت کلی و ضروری را به‌دست دهد و بدین وسیله مرزهای دانستن را مشخص کند. از نظر کانت، حکم تألیفی پیشینی تنها زمانی امکان می‌پذیرد که صورت‌های محض زمان و مکان تمثلات داده‌شده را متعین کنند. او تلاش می‌کند نشان دهد که شرط حکم تجربی عینی، اطلاق صورت‌های محض فاهمه یا مقولات بر شهودهایی است که به تعینات زمانی و مکانی متعی...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023